نماز
اللهم عجل لولیک الفرج
سه شنبه 16 اسفند 1398برچسب:, :: 23:37 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

فصل دوم : اسرار و آثار نماز
آيات
16 - نماز بازدارنده از فحشاء و منكرات
واقم الصلوة ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر:
نماز را برپا دار، زيرا نماز انسان را از كارهاى زشت و ناپسند باز مى دارد و ياد خدا بسيار بزرگتر است .
(سوره عنكبوت ، آيه 45)

17 - ياد خدا مايه آرامش دلها
الا بذكر الله تطمئن القلوب ؛
آگاه باشيد تنها با ياد خدا دلها آرامش مى يابد.
(سوره رعد، آيه 28)

18 - نماز سبب رستگارى
قد افلح من تزكى ، و ذكر اسم ربه فصلى :
مسلما رستگار مى شود كسى كه خود را تزكيه كند، و نام پروردگارش را به ياد آورد و نماز بخواند.
(سوره اعلى ، آيات 14 و 15)

19 - نماز و ياد خدا
و اقم الصلوة لذكرى :
نماز را براى ياد من به پا داريد.
(سوره طه ، آيه 14)

20 - اهداف شيطان از بازداشتن نماز
انما يريد الشيطان ان يوقع بينكم العداوة و البغضاء فى الخمر و الميسرو يصدكم عن ذكر الله و عن الصلوة فهل انتم منتهون :
شيطان مى خواهد در ميان شما به وسيله شراب و قمار عداوت ايجاد كند و شما را از ذكر خدا و از نماز بازدارد، آيا (با اين همه زيان و فساد و با اين نهى اكيد) خوددارى خواهيد كرد؟
(سوره مائده ، آيه 91)



ادامه مطلب ...


سه شنبه 16 اسفند 1398برچسب:, :: 23:31 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

فصل اول : اهميت و فضيلت نماز
آيات
1 - نماز جزء برنامه هاى حكومت اسلامى
الذين ان مكناهم فى الارض اقاموا الصلوة و اتوا الزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عاقبة الامور ؛
ياران خدا كسانى هستند كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم نماز را برپا مى دارند و زكات را ادا مى كنند و امر به معروف و نهى از منكر مى نمايند و پايان همه امور از آن خداست .
(سوره حج ، آيه 41)

2 - نماز پيوند با خدا و پيوند با خلق
واقيموا الصلوة و اتوا الزكوة و ماتقدموا لانفسكم من خير تجدوه عند الله ان الله بما تعملون بصير ؛
نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد (با اين دو وسيله روح و جسم اجتماع خود را نيرومند سازيد و بدانيد) هر كار خيرى براى خود (در سراى آخرت ) از پيش مى فرستيد آن را نزد خدا خواهيد يافت ، خداوند به اعمال شما آگاه است .
(سوره بقره ، آيه 110)

3 - يكى از صفات متقين اقامه نماز است
الذين يؤ منون بالغيب و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون ؛
پرهيزكاران آنهايى هستند كه به غيب ايمان مى آورند و نماز را برپا مى دارند و از تمام نعمتها و مواهبى كه به آن هاروزى داده ايم ، انفاق مى كنند.
(سوره بقره ، آيه 3)

4 - نماز، خصلت مؤ منين
والمؤ منون و المؤ منات بعضهم اولياء بعض ياءمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يقيمون الصلوة ؛
مردان و زنان با ايمان يار و ياور همديگرند، امر به معروف و نهى از منكر مى كنند و نماز را برپا مى دارند.

5 - نماز همراه با مشورت
والذين استجابوا لربهم و اقاموا الصلوة و امرهم شورى بينهم ؛
و آنها كه دعوت پروردگارشان را اجابت كرده و نماز را برپا داشته و كارهايشان به طريق مشورت در ميان آنها صورت مى گيرد.
(سوره شورى ، آيه 38)

6 - نماز و تنبيه
ولاتصل على احد منهم مات ابدا و لاتقم على قبره انهم كفروا بالله و رسوله و ماتوا و هم فاسقون ؛
بر هيچ يك از آنها كه بميرد، نماز نخوان و بر كنار قبرش (براى دعا و طلب آمرزش ) نايست ؛ چرا كه آنها به خدا و رسولش كافر شدند و در حالى كه فاسق بودند از دنيا رفتند.
(سوره توبه ، آيه 84)


 



ادامه مطلب ...


سه شنبه 16 اسفند 1385برچسب:, :: 23:12 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

نام كتاب : راز نماز (براى جوانان )
تاءليف : محسن قرائتى
تدوين : جواد محدّثى
فهرست مطالب 
 سخن ناشر
 اى مهربان خداى
 نماز، عبادتى بزرگ
 چرا عبادت ؟
 ريشه هاى عبادت
  1. عظمت خدا
  2. احساس نياز و وابستگى
  3. سپاس نعمت
  4. فطرت
 چگونه عبادت كنيم ؟
  1. آگاهانه باشد.
  2. عاشقانه باشد.
  3. خالصانه باشد.
  4. خاشعانه باشد.
  5 . مخفيانه باشد.
 شرايط تكليف
  1. بلوغ
  2. قدرت
  3. اختيار
  4. عقل
 عبادت ، در ترازوى سنجش
 شرايط صحّت عبادت
 شرايط قبولى عبادت
  1. در بُعد اعتقادى ، ((ايمان ))
  2. در بُعد سياسى ، ((ولايت ))
  3. در بُعد اخلاقى ، ((تقوا))
  4. در بُعد اقتصادى ، ((رسيدگى به محرومين ))
  5 . در بُعد اجتماعى ، ((خوش رفتارى ))
  6. در بُعد خانوادگى ، ((رعايت حقوق ))
 نشانه قبولى عبادت
 شرايط كمال عبادت
  1. مشكل تر بودن
  2. نظم و تداوم
  3. مهم تر بودن
  4. بركت داشتن
  5 . سبقت گرفتن
  6. نشاط و دوام
  7. بصيرت و يقين
 سيماى نماز
 نماز، سپاس نعمت
 ادب و آداب نماز
 مقدّمات نماز
  1. طهارت
  2. لباس و مكان نمازگزار
  3. شناخت قبله
  4. اذان
 مقارنات نماز
  1. نيّت
 نيّت چيست ؟
 اخلاص
  راه رسيدن به اخلاص
  نشانه هاى اخلاص
  1. عدم توقّع از ديگران
  2. توجّه به تكليف ، نه عنوان
  3. پشيمان نشدن
  4. عدم تاءثير استقبال يا بى اعتنايى
  5 . يگانگى ظاهر و باطن
  2. تكبير
  3. قرائت
 سوره حمد
 سوره توحيد
  4. ركوع
  5 . سجود
  6. ذكر سُبْحانَ اللّه
  7. قنوت
  8 . تشهّد
  9. سلام
 تعقيبات نماز
 تسبيحات حضرت زهرا عليهاالسلام
 سجده شكر
 نماز جماعت
 عدالت پيشنماز
 نمازهاى ديگر
  1. نماز جمعه
  2. نماز باران
 آداب اين نماز از جمله عبارت اند از:
  3. نماز عيد
  4. نمازهاى نافله
 نافله ، نماز صبح ، دو ركعت ، پيش از نماز صبح .
 نافله ، نماز ظهر، هشت ركعت ، پيش از نماز ظهر.
 نافله ، نماز عصر، هشت ركعت ، پيش از نماز عصر.
 نافله ، نماز مغرب ، چهار ركعت ، بعد از نماز مغرب .
 نافله ، نماز عشا، دو ركعت نشسته ، پس از نماز عشا.
 نافله شب (نماز شب ) يازده ركعت ، پيش از اذان صبح كه هشت ركعت آن ، نافله شب نامدارد و دو ركعتش به نام نماز شَفع و يك ركعت هم به نام نماز وَترمشهور است
 



ادامه مطلب ...


سه شنبه 16 اسفند 1398برچسب:, :: 22:52 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

آثار نماز شب  
ب قال على عليه السلام : قيام الليل مصحّة للبدن و مرضاة للربّ عزّ و جلّ و تعرّض للرحمة و تمسّك باخلاق النبيّين . بحار / 87 / 144
ب قالرسول الله صلّى اللّه عليه و آله :
من كثر صلاته بالليل حسن وجهه بالنهار.فقيه /1/ 474
ج قالرسول الله صلّى اللّه عليه و آله
صلاة الليل سراج لصاحبها فى ظلمات القبر بحار / 87/160
11 پاداش نيت نماز شب  
قال رسول الله صلّى اللّه عليه و آله : ما من عبد يحدث نفسه بقيام ساعة من الليل فينام عنها الاّ كان نومه صدقة تصدّق الله بها عليه و كتب له اجر ما نوى . كنز العمال / 21475
اشاره 
الف شخصى خدمت اميرالمؤ منين عليه السلام رسيد و عرضه داشت من از نماز شب محروم مى شوم . حضرت فرمودند: گناهان تو را در قيد و زنجير قرار داده و مانع توفيق نماز شب شده است (انت رجل قد قيدتك ذنوبك ) كافى /3/50
ب على بن جعفر گويد: از امام كاظم عليه السلام سؤ ال كردم شخصى مى ترسد براى نماز شب بيدار نشود آيا نماز شب را بعد از نماز عشاء بخواند يا اينكه در فردا قضا كند بهتر است ؟ حضرت فرمود: نماز شب را قضا كند ثوابش بيشتر از آن است كه قبل از نصف شب بخواند. (و القضاء بالنهار افضل من تلك الساعة ) بحار/87/206
 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 22:12 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

آثار و بركات مسجد در روايات


 

هشت فايده مسجد

قالَ الْحَسَنُ ابْنُ عَلِىٍّ - عَلَيْهِ السَّلامُ - :

مَنْ اَدامَ الْاِخْتِلافَ اِلَى الْمَسجِدِ اَصابَ اِحْدى ثَمانٍ: ايَةً مُحْكَمَةً وَ اَخاً مُسْتَفاداً وَ

عِلْماًمُسْتَطْرَفاً، وَ رَحْمَةً مُنتَظِرةً وَ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى الْهُدى اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدِىٍّ وَ تَرَكَ

الذُّنُوبَ حَياءً اَوْخَشْيَةً بحار الأنوار ج‏75 ص 108

كسى كه همواره به مسجد (براى اقامه نماز و غيره) رفت و آمد كند، يكى از اين هشت‏فايده به او برسد:

.1 استفاده از آيه روشنى از قرآن.

.2 يافتن رفيق نيك.

.3 فراگيرى علم تازه.

.4 برخوردارى از رحمتى كه در انتظارش بود.

.5 شنيدن سخنى كه راهنماى راه باشد.

.6 از انحراف در امان باشد.

.7 موجب ترك گناه از روى حيا شود.

8 .موجب ترك گناه بر اثر ترس گردد

محبوبترین افراد مسجد

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع

قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِجَبْرَئِيلَ ع يَا جَبْرَئِيلُ أَيُّ الْبِقَاعِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ

قَالَ الْمَسَاجِدُ وَ أَحَبُّ أَهْلِهَا إِلَى اللَّهِ أَوَّلُهُمْ دُخُولًا وَ آخِرُهُمْ خُرُوجاً مِنْهَا

رسول خدا ص از جبرئيل پرسيد كدام مكان نزد خدا محبوب است . جبرئيل فرمود مساجد و محبوبترین افراد مسجد نزد خدا كسانی هستند كه زودتر از همه وارد ودیرتر ازهمه از مسجد خارج می شوند.

الكافي ج 3 ص 9 48

فوائد مسجد درعالم برزخ و قبر

الشَّيْخُ شَاذَانُ بْنُ جَبْرَئِيلَ الْقُمِّيُّ فِي كِتَابِ الْفَضَائِلِ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ

مَسْعُودٍ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ أَنَّهُ رَأَى لَيْلَةَ الْإِسْرَاءِ هَذِهِ الْكَلِمَاتِ

مَكْتُوبَةً عَلَى الْبَابِ السَّادِسِ مِنَ الْجَنَّةِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ

اللَّهِ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ قَبْرُهُ وَاسِعاً فَسِيحاً فَلْيَبْنِ الْمَسَاجِدَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ لَا تَأْكُلَهُ

الدِّيدَانُ تَحْتَ الْأَرْضِ فَلْيَكْنُسِ الْمَسَاجِدَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ لَا يُظْلَمَ لَحْدُهُ فَلْيُنَوِّرِ

الْمَسَاجِدَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَبْقَى طَرِيّاً تَحْتَ الْأَرْضِ فَلَا يَبْلَى جَسَدُهُ فَلْيَشْتَرِ

بُسُطَ الْمَسْجِدِ

از عبدالله بن مسعود از رسول خدا ص درحديث طولاني كه شب معراج، بردر ششم بهشت اين كلمات را ديد الْجَنَّةِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ ..كسي كه دوست دارد قبر او وسيع شود مسجد بنا كند، و كسي كه دوست دارد كرم هاي زير زمين او را نخورند مساجد را جارو كند، و كسي كه دوست دارد قبر و لحدش تاريك نشود بايد چراغ مساجد را روشن نگاه دارد و كسي كه دوست دارد بدنش در زير زمين، تر و تازه بماند و فاسد نشود براي مسجد حصير و فرش بخرد .

مستدرك‏الوسائل ج 3 ص‏385

فوائد مسجد در دنیا

قَالَ النَّبِيُّ ص إِذَا دَخَلَ الْعَبْدُ الْمَسْجِدَ فَقَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ قَالَ

الشَّيْطَان‏ كَسَرَ ظَهْرِي وَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عِبَادَةَ سَنَةٍ وَ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ يَقُولُ

مِثْلَ ذَلِكَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عَلَى بَدَنِهِ مِائَةَ حَسَنَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ دَرَجَةٍ

پيامبر ص فرمودند هنگامي كه بنده خدا داخل مسجدشود وبگويد أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ

الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ، شيطان مي گويد پشتم شكست ، خداوند به خاطر همين

استعاذه كه انجام داده پاداش عبادت يك سال را در پرونده اعمالش ثبت مي كند.

جامع الاخبار /69

زنان و مسجد

1- اِذا اسْتَأْذَنَتْ اِمْرَأَةُ اَحَدِكُمْ اِلَى الْمَسْجِدِ فِلايَمْنَعْها؛

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: اگر زنتان اجازه رفتن به مسجد

خواست، مانع او نشويد.

مستدرك الوسائل ، ج 3 ص446

2- لا تَمْنَعُوا النِّساءَ حُظوظَهُنَّ مَنِ الْمَساجِدِ اِذَا اسْتِأْذَنُوكُمْ؛

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: هنگامى كه زنان از شما اجازه رفتن به

مسجد و بهره بردن از آن را مى‏خواهند، آنان را منع و محروم‏ نكنيد.

صحيصح مسلم4 ص 161



محو گناه در راه مسجد و نماز جماعت

اَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ابْنَ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ يُحَدِّثُ عَنْ اَبيهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - اَنَّهُ

قالَ:مَنْ اَسْبَغَ وُضوئَهُ فى بَيْتِهِ وَ تَمَشَّطَ وَ تَطَيَّبَ ثُمَّ مَشى مَنْ بَيْتِهِ غَيْرَ مُسْتَعْجِلٍ

وَ عَلَيْهِ السَّكينَةُ وَالْوقارُ اِلَى مُصَّلاهُ رَغْبَةً فى جَماعَةِ الْمُسْلِمينَ لَمْ يَرْفَعْ قَدَماً وَ

لَمْ يَضَعْ اُخْرى اِلَّا كُتِبَ لَهُ‏حَسَنَةٌ، وَ مَحَتْ عَنْهُ سَيِّئَةٌ وَ رُفِعَتْ لَهُ دَرَجَةٌ فَاِذا ما دَخَلَ

الْمَسْجِدَ اِلى اَنْ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ -ثُمَّ اِفْتَتَحَ الصَّلوةَ مَعَ الْاِمامِ جَماعَةً اِلَّا وَجَبَتْ

لَهُ مِنَ اللَّهِ الْمَغْفِرَةُ وَ الْجَنَّةُ مِنْ قَبْلِ اَنْ يُسَلِّمَ‏الْاِمامُ

امام موسى ابن جعفر (ع) از پدر بزرگوارش نقل فرمود: كسى كه در منزلش وضوى كامل‏بيگرد و مويش را شانه كند و خود را معطّر نمايد، سپس از خانه‏اش بدون عجله و باآرامش و وقار بيرون آيد و به طرف محل نماز برود در حالى كه ميل به جماعت‏مسلمين دارد قدمى از زمين برنمى‏دارد و نمى‏گذارد مگر اين كه يك حسنه برايش‏نوشته شود و يك گناه از او محو گردد و يك درجه به خدا نزديك شود تا زمانى كه‏داخل مسجد شود. تا اينكه فرمود: سپس نماز را با امام جماعت شروع كند از طرف‏خدا مغفرت و بهشت بر او واجب مى‏شود قبل از اينكه امام سلام نماز را بدهد. جامع احاديث الشيعه، ج‏6، ص387

قصری در بهشت :

مَنْ كانَ الْقُرْانُ حَديثَهُ وَ الْمَسْجِدُ بَيْتَهُ بَنَىَ اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِى الْجَنَّةِ؛

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: هر كس كلامش قرآن و خانه‏اش مسجد باشد، خداوند منزلى در بهشت براى او بنامى‏كند

وسائل الشیعه ج3ص481



بركات تردد در مسجد :

أَلا اَدُلُّكُمْ عَلى ما يَمْحُو اللَّهُ بِهِ الْخَطايا، وَ يَرْفَعُ بِهِ الدَّرَجاتِ؟

قالُوا: بَلى يا رَسُولَ اللَّهِ.

قالَ: اِسْباغُ الْوُضُوءِ عَلَى الْمَكارِهِ وَ كَثْرَةُ الْخُطى اِلَى الْمَساجِدِ وَ اِنْتِظارُ الصَّلاةِ بَعْدَ الصَّلاةِ؛

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: آيا شما را به كارهايى كه خدا به سبب آن خطاها را

از بين برده و درجات انسان را بالا مى‏برد، راهنمايى كنم؟

گفتند: آرى، اى رسول خدا.

فرمود:

1. در حال شدت و سختي، وضوى تمام و كامل گرفتن.

2 .بسيار رفتن به مساجد.

.3 انتظار نماز پس از نماز الریاض الصالحین ، ص 297

پاداش تمیز كردن مسجد :

مَنْ وَقَّرَ الْمَسْجِدَ مِنْ نُخامَتهِ لَقِىَ اللّهَ يَوْمَ الْقِيامَةِ ضاحِكاً قَدْ اُعْطِىَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ

وَ اَنّ ‏الْمَسْجِدَ لَيَلْتوى عِنْدَ النُّخامَةِ كَتَلَوّى اَحَدِ كُمْ بِالْخَيْزَرانِ اِذا وَقَعَ بِهِ؛

امام علي (ع) فرمود: كسى كه به احترام مسجد از انداختن اخلاط در آن خوددارى كند، درروز قيامت با سرور و شادمانى و در حالى كه نامه اعمالش را در دست راست دارد،خداوند متعال را ملاقات مى‏كند. كسى كه در مسجد خلط مى‏اندازد، مسجد به خود مى‏پيچد، همان طور كه اگر يكى از شما را با چوبي بزنند، از شدّت دردبه خود مى‏پيچد

بحار الانوارج80 ص381

اهل مسجد زائر خدا ست

أَهْلُ الْمَسْجِدِ زُوَّارُ اللَّهِ وَ حَقٌّ عَلَى الْمَزُورِ و التُّحْفَةُ لِزَائِرِه

امام حسين (ع) فرمود: اهل مسجد، زائران خدايند و بر صاحب خانه است كه به زائرش هديه دهد.

إرشاد القلوب إلى الصواب ج‏1 ص 77

پاداش احترام به مسجد :

مَنْ رَدَّ تَعْظيماً لِحَقِّ الْمَسْجِدِ جَعَلَ اللَّهُ ذلِكَ قُوَّةً فى بَدَنِهِ و كُتِبَ لَهُ بِها حَسَنَةٌ

وَ حُطَّ عَنْهُ بِهاسَيِّئَةٌ وَ قالَ: لا تَمُرُّ بِداءٍ فى جَوْفِهِ اِلَّا اَبْرَأَتْهُ؛

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)

فرمود: هر كس براى احترام مسجد، آب دهان خود را فرو برد و در مسجد نيندازد، خداوند آن‏را مايه ي، قدرت و توانايى و پاداش ننيكي برايش ‏مى‏نويسد و گناهى را از او مى‏آمرزد و حضرت ادامه دادند: آب دهان، به هر دردى دربدن او برخورد كند، آن را شفا مى‏بخشد. . وسائل الشیعه ج3ص499

پاداش نظافت مسجد :

1- مَنْ قَمَّ مَسْجِداً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِتْقَ رَقَبَةٍ وَ مَنْ اَخْرَجَ مِنْهُ ما يَقْذِى عَيْناً كَتَبَ اللَّهُ - عَزَّ وَ جَلَّ -

لَهُ‏كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ؛

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: هر كس مسجدى را خاكروبى كند، خداوند پاداش آزاد كردن بنده‏اى را برايش‏مى‏نويسد و اگر از اين مسجد به اندازه خاشاكى كه در چشم رود، غبار برگيرد، خداونددو برابر رحمت خويش را به وى عطا مى‏فرمايد.

بحار الانوار ج 80ص 383

2- مَنْ كَنَسَ الْمَسْجِدَ يَوْمَ الْخَميسِ، لَيْلَةَالْجُمُعَةِ فَاَخْرَجَ مِنَ التُّرابِ ما يَذُرُّ فِى الْعَيْن غَفَرَ اللَّهُ لَهُ؛

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: كسى كه در روز پنجشنبه، شب جمعه، به نظافت مسجد بپردازد، و به اندازه ‏سرمه‏اى در چشم غبار از مسجد برگيرد، خداوند او را مى‏آمرزد.

وسائل الشیعه ج3ص511

درود فرشتگان :

- يا اَباذَرِّ! اِنَّ اللَّهَ يُعْطيكَ ما دُمْتَ جالِساً فِى الْمَسْجِدِ بِكُلِّ نَفَسٍ تَتَنَفَّسُ فيهِ،

دَرَجَةً فِى الْجَنِّةِ وَتُصَلّى عَلَيْكَ الْمَلائِكَةُ وَ يَكْتُبُ لَكَ بِكُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ فيهِ عَشْرَ

حَسَناتٍ وَ يُمْحى عَنْكَ عَشْرَسَيِّاتٍ...؛

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: اى ابوذر! خداوند متعال )تا وقتى كه در مسجد نشسته‏اى( در مقابل هر نفسى كه‏مى‏كشى، درجه‏اى در بهشت به تو عطا مى‏كند، و فرشتگان نيز بر تو درود مى‏فرستند ودر برابر هر نفس، ده پاداش نيك به تو عطا و ده گناه از تو محو مى‏نمايند.

وسائل الشیعه ج3ص86

شكست شيطان

اِذا دَخَلَ الْعَبْدُ الْمَسْجِدَ فَقالَ: اَعُوذُ بِاللَّهِ‏مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ قالَ: اُوَّه،كَسَرَ

ظَهْرى وَ كَتَبَ اللَّهُ ‏لَهُ بِها عِبادَةَ سَنَةٍ.

وَ اِذا خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ يَقُولُ مِثْلَ ذلِكَ، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عَلى بَدَنِهِ ‏مِائَةَ حَسَنَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ

مِائَةَ دَرَجَةٍ؛

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: اگر بنده‌ا‌ي هنگام ورود به مسجد استعاذه كند و »اعوذ بالله من الشيطان الرجيم« بگويد، شيطان مى‏گويد: آه كمرم شكست!و خداوند به پاداش اين عمل، براى او عبادت يك سال مى‏نويسد و چنانچه هنگام‏خروج از مسجد، استعاذه كند، خداوند به تعداد هر مويى كه بر بدن اوست، صد پاداش نيك ‏براى او مى‏نويسد و صد درجه او را بالا مي برد.

مستدرك الوسائل ج3ص389

شفاعت كردن

اِنَّ اللَّهَ وَعَدَ اَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ ثَلاثَةَ نُفُورٍ بِغَيْرِ حِسابٍ وَ يَشْفَعَ كُلَّ واحِدٍ مِنْهُمْ فى ثَمانينَ اَلْفاً،اَلْمُوذِّنُ وَ الْاِمامُ، وَ رَجُلٌ يَتَوَضَّأُ ثُمَّ يَدْخُلُ الْمَسْجِدَ فَيْصَّلى فِى الْجَماعَةٍ؛

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: همانا خداوند به سه كس وعده داده، بدون حساب وارد بهشت شوند، و هريك هشتاد هزار نفر را شفاعت كنند:

1. مؤذن.

2. امام جماعت.

3. كسى كه وضو بگيرد، سپس به مسجد رفته و نماز را به جماعت به بخواند. مستدرك الوسائل ج1ص488 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:47 ::  نويسنده : کامران مومن زاده

آثار اخروي نماز 


رضا سعیدی پور


نماز، عطیه ای الهی است كه به عنوان فلاح مطلق«حی علی الفلاح»

و بهترین عمل «حی علی خیر العمل» وستون خیمه دین

«الصلوه عمود الدین»[۱] معرفی شده است.


 

نماز عروج به قبله‎ی رفیع انسانیت «الصلوه معراج المؤمن»[۲] است 

كه تعالی روح و كسب ملكات اخلاقی و نجات از فساد و تباهی از

رهگذر آن حاصل می آید «إن الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنكر»[۳].

دریافت نشان عبودیت از رهگذر این عبادت زیبای الهی،‌ برای انسانی

میسّر است كه شرایط صحت و قبول و كمال این عبادت عظیم را

به نحو احسن بجای آورد. وقتی عبد این عبادت الهی را «كه جز بر

خاشعان بزرگ می نمایاند»،‌[۴] به طور شایسته به انجام رساند،‌

آثار عظیمی اعم از فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی را بدنبال خواهد

داشت كه در حقیقت ثمره و نتیجه عمل او محسوب می شود.

در این نوشتار مختصر در صدد بیان همه جانبه این آثار نیستیم

بلكه به برخی از آثار برزخی و اخروی این عبادت درخشان در آیات

و روایات اشاره می كنیم.


آثار نماز در آیات الهی(توجه یا بی توجهی به نماز):


۱. خدا و ياد بنده‎ خود


خداوند در سوره طه می فرماید:«اقم الصلوه لذكری»[۵] نماز ذكر

و یاد خداست. این آیه وقتی در كناراین آیه شریفه «فاذكرونی اذكُركم »[۶]

تفسیر شود این نتیجه را افاده می كند كه وقتی عبد بیاد حق باشد

حق هم به یاد او خواهد بود.[۷] مفسرین در ذیل آیه شریفه

«فاذكرونی اذكركم» در بیان اینكه مراد ازیادآوری بندگان چیست؟

بیانات متنوعی را ذكر كردند كه از جمله آن موارد عبارت است از:


الف: مرا در «دنیا» یاد كنید تا شما را در «جهان دیگر» یاد كنم.


ب: مرا به «دعا» یاد كنید تا شما را به اجابت یاد كنم

(این استجابت می تواند هم در دنیا و هم در بزرخ و هم در قیامت نصیب بنده شود)


ج: مرا به هنگام وفور نعمت یاد كنید تا شما را در سختی ها یاد كنم(این سختی هم اعم است)[۸]


۲. نائل شدن به مقام شفاعت كبری


خداوند در سوره‎ اسراء خطاب به وجود نازنین رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:


«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَكَ عَسی أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»


ترجمه: و بعضی از شب را بیدار باش و تهجد كن كه این نماز شب،

تنها بر تو واجب است، باشد كه خدایت به مقامی محمود (شفاعت) مبعوث گرداند.

پس ثمره و نتیجه این برنامه‎ی الهی، رسیدن به مقام محمود است

و روایات فریقین در ذیل آیه، مقام محمود را به عنوان مقام شفاعت كبری

تفسیر كرده است كه رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در روز

قیامت در آن مقام قرار می گیرد.[۹]


۳. دریافت اجر الهی و باز یافتن به آرامش كامل


در سوره بقره حقتعالی می فرماید:

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّكاهَ لَهُمْ

أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»[۱۰]
در پرتو ایمان و عمل صالح و برپاداشتن نماز و ... مستحق دو جایزه می شوند:
۱. دریافت پاداش(لهم اجرهم ....) ۲. بهره مندی از آرامش كامل

(لا خوف .....) كه هیچ اضطراب و غمی به همراه آن وجود ندارد.

۴. دفع وحشت های قبر


رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:

«ان الصّلاه تأتی الی المَیّتِ فی قبره بصوره شخص انور اللّونِ یونسُهُ

فی قبره و یدفَعُ عنه اهول البرزخ»
نماز به صورت انسانی سفید چهره، وارد قبر میت شده و با او انس می گیرد

و وحشت های برزخ را از او برطرف می كند.[۱۱]

۵. مونس انسان در قبر
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«الصلاهُ انس فی قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنكر و نكیر»
نماز مونس (نمازگزار) در قبر و فراش نیكو در زیر او،‌ و پاسخ نمازگزار

برای نكیر و منكر می باشد.[۱۲]


۶. دیدار ملائكه از انسان در قبر


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«كسی كه به قصد شركت در نماز جماعت، و به سوی مسجد گام بر می دارد، خداوند متعال در مقابل هر گامی كه بر می دارد، هفتاد هزار حسنه به او پاداش می دهد و به همین میزان نیز درجات وی بالا خواهد رفت، و اگر در چنین حالتی بمیرد،‌ خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را مأمور می نماید تا در قبر به دیدار او رفته، وی را بشارت دهند و در تنهایی قبر انیس او باشند و تا روز قیامت برای او طلب آمرزش كنند.»[۱۳]


۷. نجات از وحشت قبر


امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید:«من اتمَّ ركوعَهُ لم یَدخُلْهُ وحْشَهُ القبْرِ»
«كسی كه ركوعش تمام و كامل باشد هرگز دچار وحشت قبر نمی شود.»[۱۴]

۸. مقبولیت دیگر اعمال در سایه نماز


مولاعلی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه می فرماید:
«كلُّ شی من عملك تبع لصلاتك»[۱۵] هر عملی پیرو نماز است از این رو عروج دیگر اعمال در سایه سار نماز میسر می شود«إن قبلت قبلت ما سواها و إن ردَّت ردت ما سواها»[۱۶] اگر نماز مورد قبول واقع شود دیگر اعمال هم قبول می شود و اگر رد شود دیگر اعمال هم رد خواهد شد.


۹. نماز توشه‎ آخرت


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«الصلاه زادُ للمؤمن من الدنیا الی الاخره»[۱۷]
نماز زاد و توشه مؤمن در دنیا برای آخرت است.


۱۰. عامل ورود به بهشت


امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:«همانا پروردگار شما مهربان است، عمل كم را تقدیر می كند، هر آینه انسان دو ركعت نماز برای خدا بحا آورد، خداوند به سبب آن نماز او را وارد بهشت می كند.»[۱۸]


۱۱. معاف از عذاب و ورود بی حساب به بهشت


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:« قال الله ـ عزّوجل ـ اِنّ لعبدی علیّ عهداً اِن اقام الصلوه لوقتها اَن لا اُعَذِّبَهُ و اَن اُدخلهُ الجَنّه بغیر حساب»[۱۹]
...... من تعهدی نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز خود را در وقتش به پا دارد، او را عذاب نكنم و بدون حساب او را به بهشت ببرم.
و از آن وجود نورانی در كلامی دیگر آمده كه فرمود:
«كسی كه چهل روز نمازهای خود را با جماعت به جا آورد، به طوری كه یك تكبیره الاحرام از او فوت نشود، برای او آزادی از آتش جهنم و آزادی از نفاق نوشته می شود.»[۲۰]


۱۲. زینت آخرت


امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:«انّ الله ـ عزّوجل ـ قال: الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ انّ الثمان ركعات التی یُصلّیها العبد اللیل زینهُ الآخره»[۲۱]
خداوند متعال ثروت و فرزندان را زینت دنیا دانسته، ولی هشت ركعت نمازی كه آدمی در آخر شب می خواند زینت آخرت است.


۱۳. به سوی آتش رفتن نمازگزار ریا كار


امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: چون روز قیامت فرا می رسد، بنده ای را می آورند كه اهل نماز بوده و خود نیز چنین ادعا می كند؛ به وی می گویند، تو بدان جهت نماز گزاردی كه تو را ستایش كنند، پس به ملائكه دستور می دهند او را به سوی آتش ببرید.[۲۲]


۱۴. عدم ملاقات با رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در كنار حوض كوثر


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:«لیس منّی من استخفَّ صلاته لا یردُ علیَّ الحوض لا و الله»[۲۳] كسی كه نماز را سبك شمارد از من نیست، به خدا سوگند كه بر حوض مرا ملاقات نخواهد كرد.


۱۵. سقوط در آتش


مولا علی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه در بیان جواب دوزخیان كه پرسیده شد چه چیزی شما را بدوزخ كشانده می گویند ما از نماز گزاران نبودیم:«ما سللكم فی سقر قالوا لم نَكُ من المصلین»[۲۴]


۱۶. محشور شدن با قارون و فرعون و هامان


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«لا تضیعوا صلاتكم، فانّ من ضیّع صلاتهُ حَشَرَهُ الله قارون و فرعون و هامان ـ لعنهم الله و اخزاهم ـ و كان حقّاً علی الله ان یُدخِلَهُ النار مع المنافقین، فالویلُ لمن لم یحافظ صلاتهُ»[۲۵]
نمازتان را ضایع نكنید، بدرستی كه هر كس نماز خویش را ضایع كند، خداوند عزوجل او را با قارون و فرعون و هامان محشور می كند، خداوند به آنان لعنت كند و آنها را رسوا سازد، و بر خدا لازم است آنها را با منافق ها به آتش داخل كند، پس وای بر كسی كه مواظب نمازش نباشد.


۱۷. محرومیت از شفاعت


رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:
«هر كس عمداً نمازش را ترك كند،‌ بر درب جهنم نامش در زمره دوزخیان نوشته می شود.»[۲۶]
آثار فراوان دیگری هم در روایات درباره‎ نماز و یا كوتاهی كردن در باب نماز اشاره شده كه به طور گذرا ذكر می كنیم:
ـ گلستان شدن قبر همانند باغی از باغ های بهشت در سایه خواندن نماز شب.
ـ ملاقات با پروردگار در پی محافظت بر نمازهای پنجگانه.
ـ دور ماندن از امان خدا و رسول او هنگام ترك عمدی صلات.
ـ حرام شدن جسد او بر آتش وقتی كه گام بسوی نماز جمعه بر می دارد.
ـ شهادت قطعه ای از زمین كه او بر آن سجده كرده و پیشانی بر خاك نهاده است.
ـ نماز جواز عبور از صراط.
اینها گوشه ای از آثار نماز و مواظبت بر آن و دقت در انجام كامل و تام این عبادت الهی است كه این همه ثمرات را بدنبال خود دارد.[۲۷]
____________________________________
[۱] . وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۲۷.
[۲] . اعتقادات، علامه مجلسی، ص ۲۹، به نقل از سر الصلوه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ ، ص ۷.
[۳] . عنكبوت، ۴۵.
[۴] . بقره، ۴۵.
[۵] . طه، ۱۴.
[۶] . بقره، ۱۵۲.
[۷] . تفسیر نور، ج ۷، ص ۳۳۰.
[۸] . تفسیر كبیر فخر رازی، ج ۴، ص ۱۴۴، به نقل از تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۵۱۵ (با تصرف و اضافات).
[۹] . المیزان، ج ۱۳، ص ۲۴۲، ذیل آیه، نمونه، ج ۱۲، ذیل آیه.
[۱۰] . بقره، ۲۵۵.
[۱۱] . لئالی الاخبار، ج۴، ص ۱.
[۱۲] . بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۲۳۲.
[۱۳] . وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۷۲.
[۱۴] . بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۴۴.
[۱۵] . نهج البلاغه، نامه ۲۷، به نقل از كتاب رازهای نماز، آیه الله جوادی آملی، ص ۱۸.
[۱۶] . كافی، ج ۳، ص ۲۶۸، به نقل از كتاب«رازهای نماز» آیه الله جوادی آملی،‌ ص ۱۰.
[۱۷] . بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۲۳۲، (فرازی از حدیث نقل شده است الصلاه .... ناء ....).
[۱۸] . مستدرك سفینه البحار، ج ۳، ص ۱۴۷.
[۱۹] . كنز العمال، ج ۷، حدیث ۱۹۰۳۶.
[۲۰] . محجه البیضاء، ج ۱، ‌ص ۲۴۴، قریب به همین مضمون در كتاب فتح العزیز، ج ۴،‌ص ۲۸۸.
[۲۱] . بحارالانوار، ج۸۴، ص ۱۵۲، ثواب الاعمال، ص ۴۱.
[۲۲] . بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۳۰۱.
[۲۳] . وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۲۴، چاپ آل البیت.
[۲۴] . نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹، ترجمه دشتی.
[۲۵] . بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۲۰۲.
[۲۶] . كنز العمال، ج ۷، حدیث ۱۹۰۹۰.
[۲۷] . اكثر روایات از معجم فقهی استفاده شده و آدرس ها بر اساس این نرم افزار می باشد. 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:45 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


اتل ما اوحی الیك من الكتاب و اقم الصلاة ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر و الله یعلم ما تصنعون

ترجمه آیات

آنچه از كتاب به تو وحی شده بخوان و نماز به پادار كه نماز از فحشاء و منكرات جلوگیری می كند وذكر خدا بزرگتر است و خدا می داند كه چه می سازید.

نمازاز فحشاء و منكر بازمی دارد.

و سیاق آیات شاهد بر این است كه: مراد از این بازداری، بازداری طبیعت نماز ازفحشاء و منكر است، البته بازداری آن به نحو اقتضاء است نه علیت تامه، كه هر كس نماز خواند، دیگر نتواند گناه كند.

خواهی گفت چطور نماز از فحشاء و منكرات نهی می كند؟در جواب می گوییم این عمل مخصوصا كه بنده خدا آن را در هر روز پنج بار به جا بیاورد، و همه عمر ادامه دهد، ومخصوصا اگر آن را همه روزه در جامعه ای صالح به جا بیاورد، و افراد آن جامعه نیز مانند اوهمه روزه به جا بیاورند، و مثل او نسبت به آن اهتمام بورزند، طبعا با گناهان كبیره سازش ندارد.

آری توجه به خدا از در بندگی، آنهم در چنین محیط و از چنین افراد، طبیعتا بایدانسان را از هر معصیتی كبیره و هر عملی كه ذوق دینی آن را شنیع می داند، از قبیل قتل نفس، تجاوز به جانها و به مال ایتام، زنا، و لواط، باز بدارد، بلكه نه تنها از ارتكاب آنها، بلكه حتی از تلقین آن نیز جلوگیری كند.

برای اینكه نماز مشتمل است بر ذكر خدا، و این ذكر، اولا ایمان به وحدانیت خدای تعالی، و رسالت و جزای روز قیامت را به نمازگزار تلقین می كند، و به او می گوید كه خدای خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار داده و از او استعانت بنما، و درخواست كن كه تو رابه سوی صراط مستقیم هدایت نموده، و از ضلالت و غضبش به او پناه ببر.

و ثانیا او را وادار می كند بر اینكه با روح و بدن خود متوجه ساحت عظمت و كبریایی خدا شده، پروردگار خود را با حمد و ثنا و تسبیح و تكبیر یاد آورد، و در آخر بر خود و هم مسلكان خود و بر همه بندگان صالح سلام بفرستد.

علاوه بر این او را وادار می كند به اینكه از حدث(كه نوعی آلودگی روحی است)، و

صفحه : 199

از خبث یعنی آلودگی بدن و جامه، خود را پاك كند، و نیز از اینكه لباس و مكان نمازش غصبی باشد، بپرهیزد، و رو به سوی خانه پروردگارش بایستد.

پس اگر انسان مدتی كوتاه بر نماز خود پایداری كند، و در انجام آن تا حدی نیت صادق داشته باشد، این ادامه در مدت كوتاه به طور مسلم باعث می شود كه ملكه پرهیز ازفحشاء و منكر در او پیدا شود، به طوری كه اگر فرضا آدمی شخصی را موكل بر خود كند، كه دائما ناظر بر احوالش باشد، و او را آنچنان تربیت كند كه این ملكه در او پیدا شود و به زیورادب عبودیت آراسته گردد، قطعا تربیت او مؤثرتر از تربیت نماز نیست، و به بیش از آنچه كه نماز او را دستور می دهد دستور نخواهد داد، و به بیش از آن مقدار كه نماز به ریاضت وادارش می كند وادار نخواهد كرد.

بر این آیه اشكال كرده اند كه: " (1) این آیه می فرماید نماز از فحشاء و منكرات نهی می كند، و حال آنكه ما بسیاری از نمازگزاران را می بینیم كه از ارتكاب گناهان بزرگ پروایی ندارند، چرا نماز آنان از فحشاء و منكرات بازشان نمی دارد؟".

در جواب از این اشكال بعضی (2) از علماء گفته اند: "اصلا كلمه"صلوة"در آیه شریفه به معنای نماز نیست، بلكه به معنای دعا است، و مراد از دعا هم دعوت به سوی امر خدااست، و معنای آیه این است كه: ای پیغمبر من، بر دعوت به سوی امر خدا پایداری كن، كه اگر چنین كنی این دعوت مردم را از فحشاء و منكرات بازمی دارد".لیكن این جواب اشكال دارد، برای اینكه در حقیقت برای رفع اشكال و فرار از آن، آیه را از ظاهرش برگردانیده.

بعضی (3) دیگر گفته اند: "كلمه"صلوة"در آیه شریفه در معنای نكره است، و معنای آیه این است كه یك قسم از نمازها باعث می شود كه نمازگزار از فحشاء و منكرات اجتناب بورزد، و درست هم هست، پس مراد همه نمازها نیست، تا آن اشكال وارد شود".

بعضی (4) دیگر گفته اند: "نماز مادام كه نمازگزار مشغول آن است این اثر را دارد، یعنی شخص نمازگزار مادام كه مشغول نماز است كارهای زشت نمی كند، چون همین اشتغال به نماز او را از كارهای دیگر بازمی دارد".

بعضی (5) دیگر گفته اند: "آیه به همان ظاهری كه دارد معنایی دارد كه آن اشكال

............................................ (1)روح المعانی، ج 20، ص 163. (2 و 3)روح المعانی، ج 20، ص 164. (4 و 5)روح المعانی، ج 20، ص 163.

صفحه : 200

متوجهش نمی شود، و آن این است كه: نماز مانند یك انسانی كه دیگری را از فحشاء ومنكرات نهی می كند، به شخص نمازگزار می گوید: زنا مكن، ربا مخور، دروغ مگو، و...ولیكن همان طور كه در آن انسان لازمه نهی این نیست كه شنونده گوش هم بدهد، و از گفته اومنتهی هم بشود، در نماز نیز چنین است، یعنی نماز مرتب به نمازگزار می گوید كه چنین وچنان مكن، و لیكن لازمه این نهی این نیست كه نمازگزار منتهی هم بشود، و از آن كارهادست بردارد.مگر نهی نماز از نهی خدا مهم تر و مؤثرتر است، خدای تعالی در آیه شریفه"ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنكر" (1) ، به عدل واحسان و صله رحم امر می كند، و از فحشاء و منكر نهی می فرماید، و مع ذلك مردم همچنان نافرمانی اش می كنند، و نهی او باعث انتهای مردم نمی شود، نهی نماز هم مثل آن، پس اشكالی كه بر آیه شده ناشی از این توهم است كه نهی همواره مستلزم انتهاء است، و این توهمی است باطل".

از بعضی (2) از مفسرین نقل شده كه در پاسخ از این اشكال گفته اند: "نماز را برای این می خوانند كه به یاد خدا بیفتند، همچنان كه خود خدای تعالی هم فرموده: "اقم الصلوة لذكری - نماز را برای یاد من به پا دار"، و كسی كه به یاد خدا باشد، مسلما از اعمالی كه خوشایند خدا نیست پرهیز می كند، و آن اشخاصی كه در اشكال مورد نظرند، اشخاصی هستندكه اگر نماز نخوانند گناه بیشتر می كنند، و نماز در آنها این مقدار اثر گذاشته كه منكرات راكمتر مرتكب شوند".

لیكن خواننده عزیز توجه دارد كه هیچ یك از این جوابها با سیاق حكم، و تعلیلی كه در آیه شریفه آمده نمی سازد، برای اینكه آنچه از سیاق برمی آید این است كه: اگر دستورداده اند به اینكه مردم نماز بخوانند، برای این است كه نماز آنان را از فسق و فجور بازمی دارد، و این تعلیل می فهماند كه نماز عملی است عبودی، كه به جا آوردنش صفتی در روح آدمی پدید می آورد كه آن صفت به اصطلاح معروف، پلیسی است غیبی، و صاحبش را از فحشاء ومنكرات بازمی دارد، و در نتیجه جان و دلش را از قذارت گناهان و آلودگی هایی كه از اعمال زشت پیدا می شود، پاك می نماید.

پس معلوم می شود مقصود از نماز رسیدن به آن صفت است، یعنی صفت بازداری از

............................................ (1)بدرستی كه خداوند امر می كند به عدل و نیكویی كردن و به عطا كردن به نزدیكان، و نهی می كند از كار زشت و ناپسند.سوره نحل، آیه 90. (2)روح المعانی، ج 20، ص 163.

صفحه : 201

گناه، چیزی كه هست در جواب از آن اشكال می گوییم: پیدایش این صفت اثر طبیعی نمازهست، و لیكن به نحو اقتضاء، نه به نحو علیت، پس اینكه در جواب دومی گفتند در بعضی افراداثر دارد صحیح نیست، بلكه در همه اثر دارد، و لیكن به نحو اقتضاء و نیز اینكه در جواب سوم گفتند اثرش تا وقتی است كه انسان مشغول نماز است، صحیح نیست، بلكه اثرش در همه احوال است اما به نحو اقتضاء و اینكه در جواب چهارم گفتند: نهی مستلزم انتهاء نیست وگویا در آیه شریفه فرموده نماز بخوان تا نهی نماز را بشنوی صحیح نیست، بلكه نهی مستلزم انتهاء هست چیزی كه هست گفتیم به نحو اقتضاء و اینكه در جواب پنجم گفتند نماز یاد خدااست و یاد خدا انسان را از فحشاء بازمی دارد باز درست نیست، برای اینكه اشكال برگناهكاری نمازگزار است، چه یاد خدا باشد و چه نباشد.

پس حق در جواب همان است كه گفتیم بازداری از گناه اثر طبیعی نماز است، چون نماز توجه خاصی است از بنده به سوی خدای سبحان، لیكن این اثر تنها به مقدار اقتضاءاست، نه علیت تامه، تا تخلف نپذیرد، و نمازگزار دیگر نتواند گناه كند، نه، بلكه اثرش به مقدار اقتضاء است، یعنی اگر مانع و یا مزاحمی در بین نباشد اثر خود را می بخشد، و نمازگزاررا از فحشاء بازمی دارد، ولی اگر مانعی و یا مزاحمی جلو اثر آن را گرفت، دیگر اثر نمی كند، و در نتیجه نمازگزار آن كاری كه انتظارش را از او ندارند می كند، خلاصه یاد خدا، و موانعی كه از اثر او جلو می گیرند، مانند دو كفه ترازو هستند، هر وقت كفه یاد خدا چربید، نمازگزارگناه نمی كند، و هر جا كفه آن موانع چربید كفه یاد خدا ضعیف می شود، و نمازگزار ازحقیقت یاد خدا منصرف می گردد، و گناه را مرتكب می شود.

و اگر خواننده عزیز بخواهد این معنا را لمس كند، باید حال بعضی از افراد كه نام مسلمان دارند، و در عین حال نماز نمی خوانند، در نظر بگیرد، كه اگر رفتار آنها را زیر نظر قراردهد، می بیند كه به خاطر نخواندن نماز، روزه را هم می خورد، و حج هم نمی رود و زكات هم نمی دهد، و بالاخره سایر واجبات را هم ترك می كند، و هیچ فرقی بین پاك و نجس، وحلال و حرام نمی گذارد، و خلاصه در راه زندگی همچنان پیش می رود، هر چه پیش آیدخوش آید، و هیچ چیزی را در راه خود مانع پیشرفت خود نمی بیند، نه ظلم، نه زنا، نه ربا، نه دروغ، و نه هیچ چیز دیگر.

آن وقت اگر حال چنین شخصی را با حال كسی مقایسه كنی كه نماز می خواند، ودر نمازش به حداقل آن یعنی آن مقداری كه تكلیف از گردنش ساقط شود اكتفاء می كند، خواهی دید كه او از بسیاری از كارها كه بی نماز از آن پروا نداشت پروا دارد، و اگر حال این

صفحه : 202

معنای"ذكر"و مقصود از اینكه در باره نماز فرمود: "و لذكر الله اكبر"و وجوه مختلفی كه در معنای این جمله گفته شده است نمازگزار را با حال كسی مقایسه كنی كه در نمازش اهتمام بیشتری دارد، خواهی دید كه دومی از گناهان بیشتری پروا دارد، و به همین قیاس هر چه نماز كاملتر باشد، خودداری ازفحشاء و منكرات بیشتر خواهد بود.

"و لذكر الله اكبر" - راغب در مفردات می گوید: كلمه"ذكر"گاهی در معنای"یاد، خاطر"به كار برده می شود، مثلا می گویند" ا فی ذكرك - آیا به یاد داری و آیا به خاطر داری".و این یاد و خاطر هیئتی است در نفس، كه با داشتن آن انسان می تواند آنچه ازمعلومات كسب كرده حفظ كند، و از دست ندهد، مانند حافظه، با این تفاوت كه حفظ را درجایی به كار می برند كه مطلبی را در حافظه خود داشته باشد، هر چند كه الآن حاضر و پیش رویش نباشد، به خلاف ذكر كه در جایی به كار می رود كه علاوه بر اینكه مطلب در صندوق حافظه اش هست، در نظرش حاضر هم باشد.

و گاهی كلمه ذكر را در حضور قلب و یا حضور در زبان استعمال می كنند، مثلامی گویند: ذكر خدا دو نوع است، یكی ذكر به زبان، و یكی هم ذكر به قلب، یعنی حضور درقلب، و به همین جهت است كه گفته اند: ذكر دو نوع است، ذكر از نسیان، - یعنی ذكر به معنای اول - ، و ذكر بدون نسیان، - یعنی ذكر به معنای دوم - كه به معنای ادامه حفظ است، معنای سوم ذكر هم عبارت است از سخن، چون هر سخنی را ذكر هم می گویند (1).

و ظاهرا اصل در معنای این كلمه همان معنای اول است، و اگر معنای دوم را(نام خدا را بردن)هم ذكر نامیده از این بابت است كه ذكر لفظی مشتمل بر معنای قلبی نیزهست، و ذكر قلبی نسبت به ذكر لفظی اثری را می ماند كه بر سبب مترتب می شود، یانتیجه ای است كه از عمل عاید می گردد.

و اگر نماز را ذكر نامیده اند، برای این است كه: نماز هم مشتمل است بر ذكرزبانی از تهلیل، و حمد، و تسبیح، و هم به اعتباری دیگر مصداقی است از مصادیق ذكر، چون مجموعه آن عبودیت بنده خدا را مجسم می سازد، و لذا خدای تعالی نماز را ذكر الله نامیده وفرموده: "اذا نودی للصلوة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذكر الله" (2) و هم به اعتباری دیگر امری است كه ذكر بر آن مترتب می شود، ترتب غایت بر صاحب غایت، یعنی نتیجه نماز یاد خدااست، همچنان كه آیه"و اقم الصلوة لذكری" (3) به آن اشاره می كند.

............................................ (1)مفردات راغب، ماده"ذكر". (2)چون روز جمعه به سوی نماز ندا می شود، بشتابید به سوی ذكر الله.سوره جمعه، آیه 9. (3)نماز به پادار برای یاد من.سوره طه، آیه 14.

صفحه : 203

و ذكری كه گفتیم، غایت و نتیجه نماز است، ذكر قلبی است، البته آن ذكری كه گفتیم به معنای استحضار است، یعنی استحضار یاد خدا در ظرف ادراك، بعد از آنكه به خاطر فراموشی از ذهن غایب شده بود، و یا به معنای ادامه استحضار است، و این دو قسم ازذكر بهترین عملی است كه صدورش از انسان تصور می شود، و از همه اعمال خیر قدر و قیمت بیشتری دارد، و نیز از همه انحای عبادتها اثر بیشتری در سرنوشت انسان دارد، چون یاد خدا به این دو نوع كه گفته شد، آخرین مرحله سعادتی است كه برای انسانها در نظر گرفته شده، و نیزكلید همه خیرات است.

و به هر حال از ظاهر سیاق آیه"و اقم الصلوة ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنكر"برمی آید كه جمله"و لذكر الله اكبر" متصل به آن است، و اثر دیگری از نماز را بیان می كند، و اینكه آن اثر، بزرگتر از اثر قبلی است، در نتیجه جمله"و لذكر الله اكبر"به منزله ترقی دادن مطلب است، و البته منظور از ذكر در آن جمله نیز همان ذكر قلبی است، كه گفتیم از نماز حاصل می شود.

پس گویا فرموده: نماز بگزار تا تو را از فحشاء و منكر بازبدارد، بلكه آنچه عاید تومی كند بیش از این حرفها است، چون مهم تر از نهی از فحشاء و منكر این است كه: تو را به یادخدا می اندازد، و این مهم تر است، برای اینكه ذكر خدا بزرگترین خیری است كه ممكن است به یك انسان برسد، چون ذكر خدا كلید همه خیرات است، و نهی از فحشاء و منكرات نسبت به آن فایده ای جزئی است.

البته این احتمال هم هست كه مراد از"ذكر"همان اذكار زبانی نماز باشد، ولی دراین صورت باز هم جمله مذكور در معنای ترقی است، چون معنای آیه این می شود: نمازبخوان، تا تو را از فحشاء و منكر بازدارد، بلكه همان اذكاری كه در نماز است، و یا خود نماز، مهمتر از آن بازداری است، چون بازداری مذكور یكی از آثار نیك ذكر است، و به هر تقدیركلمه"ذكر الله" بنابر هر دو احتمال، مصدری است كه اضافه به مفعول خود شده، و آن چیزی كه ذكر الله از آن بزرگتر است عبارت است از نهی از فحشاء و منكر.

صفحه : 211

بحث روایتی روایاتی در ذیل آیه: "ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر"

در ذیل آیه"ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنكر"، می گوید:

در مجمع البیان انس بن مالك از رسول خدا(ص)روایت كرده كه فرمود: كسی كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد، جز دورتر شدن از خدا اثری برایش ندارد (1).

مؤلف: این روایت را الدر المنثور هم از عمران بن حصین، و ابن مسعود، و ابن عباس، و ابن عمر، از رسول خدا(ص)روایت كرده (2) ، و نیز قمی درتفسیر خود آن را از آن حضرت(نام آنحضرت را نبرده)بدون ذكر سند، روایت كرده (3).

و نیز در مجمع البیان از رسول خدا(ص)روایت كرده كه

............................................ (1)مجمع البیان، ج 8، ص 285. (2)الدر المنثور، ج 5، ص 145. (3)تفسیر قمی، ج 2، ص 150.

صفحه : 212

فرموده: "لا صلوة لمن لم یطع الصلوة و طاعة الصلوة ان تنتهی عن الفحشاء و المنكر - نمازنیست نماز كسی كه نماز خود را اطاعت نمی كند، و اطاعت نماز این است كه از فحشاء و منكردست بردارد" (1).

مؤلف: این روایت را صاحب الدر المنثور نیز از ابن مسعود و غیر او آورده (2).

و نیز در همان كتاب است كه انس روایت كرده كه جوانی از انصار نمازهای خود رابا رسول خدا(ص)می خواند، و در عین حال مرتكب فحشاء هم می شداین خبر به رسول خدا(ص)رسید، فرمود نماز او روزی او را از فحشاء بازخواهد داشت (3).

و نیز در همان كتاب است كه علمای امامیه از امام صادق(ع)روایت كرده اند، كه فرمود: هر كه دوست می دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، به خود بنگرد، كه آیانمازش او را از فحشاء و منكر بازمی دارد یا نه؟به همان مقدار كه بازش می دارد قبول شده (4).

و در تفسیر قمی در ذیل جمله"و لذكر الله اكبر"می گوید: در روایت ابی الجاروداز امام باقر(ع)آمده كه آن جناب در معنای این جمله می فرمود: یعنی، اینكه خدا به یاد نمازگزاران است مهم تر است از اینكه نمازگزاران از او یاد می كنند، مگر نشنیدی كه فرمود: "اذكرونی اذكركم - مرا به یاد آورید تا شما را به یاد آورم"؟ (5).

مؤلف: این یكی از همان چند معنایی است كه در ذیل آیه شریفه نقل كردیم.

و در تفسیر نور الثقلین از مجمع البیان نقل كرده كه گفته است: اصحاب ما امامیه ازامام صادق(ع)روایت كرده اند، كه فرمود: منظور از"ذكر الله"یاد خدا است، درهنگام برخورد به حلال و حرام او، (یعنی در برابر حلالش شكر گفتن، و از حرامش پرهیزكردن) (6).

و در همان كتاب از معاذ بن جبل روایت كرده كه گفت: من از رسول خدا(ص)پرسیدم كدام یك از اعمال محبوب ترین عمل نزد خدا است؟فرمود: اینكه بمیری در حالی كه زبانت از ذكر خدای عز و جل تر باشد (7).

............................................ (1)مجمع البیان، ج 8، ص 289. (2)الدر المنثور، ج 5، ص 146. (3 و 4)مجمع البیان، ج 8، ص 285. (5)تفسیر قمی، ج 2، ص 150. (6 و 7)تفسیر نور الثقلین، ج 4، ص 162.

صفحه : 213

چند روایت حاكی از اینكه مراد از"الذین اوتوا العلم"ائمه(علیهم السلام)هستند و در باره شان نزول آیه: "ا و لم یكفهم انا انزلنا علیك..."و نیز در همان كتاب است كه رسول خدا(ص)به معاذ فرمود: ای معاذ سابقین كسانی هستند كه شبها را با ذكر خدا زنده می دارند، و كسی كه دوست دارددر باغهای بهشت گردش كند، زیاد ذكر خدای عز و جل بگوید (1).

............................................ (1)نور الثقلین، ج 4، ص 162

منابع مقاله:


المیزان جلد شانزدهم، طباطبائی ، سید محمد حسین؛ 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:41 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


نماز و آثار و فوايد آن (1)

نویسنده: آيت الله جوادي آملي

بحث پيرامون عظمت نماز و فوائد نماز و همچنين اشاره به آثار سوء ترك نماز يا آثار سوء بدنمازي است و عصاره اين بحث در سه فصل خلاصه مي‌شود:

فصل اول: آنچه كه به انبياء و اولياء ـ عليه السّلام ـ رسيده است و سيره آنها از طرف قرآن كريم تبيين شد.

فصل دوم: درباره منافع نماز و فوائد سودمند نماز و عظمتي كه اسلام براي نماز و نمازگزار قائل است.

فصل سوم: عواقب وخيم تاركان نماز يا تضييع كنندگان نماز يا كساني كه نماز را به بي‌حرمتي مي‌گيرند و براي آن ارجي قائل نيستند.

فصل اول:

انبياء ابراهيمي ـ عليه السّلام ـ با نماز مأنوس بودند چه اينكه قبل از ابراهيم خليل ـ عليه السّلام ـ هم با نماز محشور بودند ولي آنچه فعلاً در روي زمين حكومت مي‌كند دين ابراهيمي است و پيروان انبياء ابراهيمي‌اند كه موحدان زمين را تشكيل مي‌دهند، ذات اقدس الله درباره‌ي خليل خود ابراهيم مي‌فرمايد: مهمترين خواسته خليل حق اين بود كه خدايا مرا اقامه كننده نماز قرار بده و همچنين ذريه مرا برپا دارنده نماز بساز «رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلوةِ و مِنْ ذُرِّيَّتي» چه اينكه فرزند خود را وقتي در كنار كعبه به وديعت الهي سپرد عرض كرد پروردگارا من اينها را در اين وادي غير ذي‌زرع نهادم.«رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلوةَ فَاجْعَلْ اَفئدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوي اِلَيْهِم» براي اينكه از كنار خانه وحي، اقامه نماز آغاز بشود و اين اقامه نماز با ذريه من انجام بگيرد من اينها را به وديعت در كنار خانه تو به صاحب‌خانه سپردم تا هدف اينها كه اقامه نماز است محقق بشود. همين دعا و دعوت خليل حق در ذريه‌اش جلوه كرد.

يكي از ذراري برجسته حضرت ابراهيم موساي كليم است كه آغاز وحي او با دستور نماز شروع مي‌شود وقتي خدا به موساي كليم وحي فرستاد و فرمود آنچه را كه بر تو تلاوت مي‌شود استماع كن و بدان «اِنَّي اَنَا الله لا اِلهَ اِلاّ اَنَا» آنگاه فرمود «اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكري» نماز را براي احياي ياد من اقامه كن.

وقتي نوبت به عيساي مسيح ـ عليه السّلام ـ مي‌رسد معرفي قرآن درباره عيساي مسيح اين است كه عيسي فرمود:«وَ اَوْصانِي بِالصَّلوةِ وَ الزَّكوةِ ما دُمْتُ حَيّاً» يعني من تا زنده‌ام با نمازم وقتي هم كه رحلت كردم باز با نماز در آن عالم هستم. يكي از انبياء ابراهيمي، اسماعيل صادق الوعد است كه يك سيره خاص و مخصوص به خود دارد. قرآن كريم در تبيين سيره آن حضرت مي‌فرمايد:«وَ كانَ يَأمُرُ اَهْلَهُ بِالصَّلوةِ» يعني نه تنها خود نماز را اقامه مي‌كرد بلكه اهلش را به اقامه نماز امر مي‌كرد.

نوبت به وجود مبارك پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ كه رسيد خدا به او فرمود:«وَ أمُرْ‌ اَهلَكَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِر عَلَيْها» و آيه «اَقِمِ الصَّلوة لِدلُوكِ الشَّمس اِلي غَسَقِ الليْل» كه خطاب مستقيم به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ است و شامل امت اسلامي مي‌شود نماز پنج وقت را از دلوك شمس الي غسق الليل كه چهار نماز است « اِنَّ قُرآنَ الْفَجر كانَ مَشْهوداً» كه پنجمين نماز است يعني نماز صبح. وقتي اين فرايض پنج‌گانه را به جا آوردي نوبت به نافله مي‌رسد كه اين نافله براي تو تنظيم شده است به عنوان وجوب گرچه براي ديگران براي ديگران نافله است فرمود:«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» اين تهجد امر است وامر لزومي نه اينكه براي تو مستحب است نافله يعني زائد، يعني يك واجد زائدي است بر تو. گرچه براي ديگران امر نيست اما براي تو امر خاصي مقرر شده است. باري درباره رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ هم اين چنين مسئله نماز را ترسيم كرده است.

درباره رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ رسيده است كه در جلسات علمي يا غير علمي مي‌نشست و سخن مي‌گفت و سؤال مي‌كرد و جواب سؤال مي‌داد و خلاصه مسائل را به عرض حضرت مي‌رساندند، اما همين كه موقع نماز فرا مي‌رسيد، «اِذا حَضَرتِ الصِّلوةُ كَاَنَّهُ لا يَعْرِفُهُمْ و لا يَعْرِفُونَهُم» مثل اينكه حاضري را نمي‌شناخت و حاضران هم او را نمي‌شناختند، اهميت نماز طوري در حضرت اثر مي‌كرد كه فوراً جلسه رسمي را ترك مي‌كرد و به نماز مي‌پرداخت. بعداً ممكن بود آن جلسه را ادامه دهد. اين بر اثر آن گرايش به نماز است كه از راه وحي تصعيدي نصيب اينها مي‌شود كه اينها از ياد حق لذت مي‌برند. پس انبياء ـ عليهم السّلام ـ آنچنانند و ائمه ـ عليهم السّلام ـ اين چنينند و پيروان اينها هم كه مؤمنين راستيند اينها هم همين راه را طي مي‌كنند.

وقتي مؤمنين را قرآن معرفي مي‌فرمايد:«قَدْ اَفْلَحَ المُؤمِنونَ الَّذينَ هُم في صَلاتِهِم خشِعُون» يا «اِنَّما المُؤمِنون الَّذينَ آمَنوا بِاللهِ و رَسُولِهِ وَ اَقامُوا الصَّلوةَ» اولين وظيفه عبادي كه بعد از اعتقاد ديني ذكر مي‌شود درباره مردان باايمان همان نماز است بعد مسئله زكوة و ساير فروع دين گاهي مطرح مي‌شود و اين مؤمنين از آن جهت كه جزء پيروان راستين انبياء و اولياءاند گويا نماز بر اينها واجب شده است. يعني قرآن تعبيري درباره نماز بر مؤمنين دارد كه مشابه آن تعبير را درباره نبوت براي مؤمنين يا هدايت براي متقين دارد. توضيح مطلب اين است كه با اينكه قرآن نماز را بر همه واجب كرده است مسئله اقامه نماز بر هر مكلفي واجب است ولي درباره خصوص مؤمنين فرمود:«اِنَّ الصَّلوة كانَتْ عَلَي المؤمِنينَ كِتاباً مَوْقُوتاً» نماز براي مردم باايمان يك امر تثبيت شده است. مثل اينكه درباره نبوت هم آمده كه«ما اَرْسَلناكَ اِلاّ كافَّةً للنّاسِ» يا در آيه‌اي ديگر «و ما اَرْسَلْناكَ اِلاّ رَحْمَةً للْعالَمينَ» ولي در مورد بهره‌مندان از رسالت و نبوت، نام مردان با ايمان را ياد مي‌كند كه در سوره آل عمران فرمايد: «لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَي الْمُؤمنين اِذْ بَعَثَ فيهم رَسُولاً مِنْ اَنُفُسِهِم» مشابه آن تعبيري است كه درقرآن كريم درباره قرآن فرمود: «شَهْرُ رَمَضان الّذي اُنْزِلَ فيه الْقُرآنُ هُديً للنّاس» معذالك فرمود« الم ذالِكَ الكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُديً للمُتَّقين» با اين كه همه مردم موظفند از قرآن بهره ببرند اما چون مردان پرهيزگار طرفي مي‌بندند فرمود: قرآن براي هدايت متقيان است.

بخش دوم

قرآن فوائد فراواني براي نماز ذكر مي‌كند. مي‌فرمايد: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الفَحْشاءِ وَ المُنكَر» نماز جلوي زشتي را مي‌گيرد زيرا طهارت هست شرايط و عادات و آدابي دارد. حليّت مكان مي‌طلبد و حليت لباس مي‌طلبد. طهارت مكان مي‌طلبد و طهارت لباس مي‌طلبد.

بعضي شرطند، بعضي شطرند (جزءاند) بعضي وجوبي، بعضي ندبي، بعضي عنوان ادب و دستور و سنّت. اين مجموعه، نماز را مي‌سازد البته چون جهان طبيعت، جهان تأثير و تأثر متقابل است همان طور كه «اِنَّ الصّلوةَ تَنْهي عَنِ الفَحْشاء وَ المُنْكَرِ» اِنَّ الفَحْشاءِ هم تَنْهي عَنِ الصَّلوة كسي كه اهل فحشاء و منكر است توفيق خواندن نماز ندارد. اينها يك تضاد متقابل دارند ممكن نيست كه نماز جلوي فحشاء را بگيرد ولي فحشاء اثر منفي در مورد نماز نگذارد. همان طوري كه نمازگزار از فحشاء منزه است، انسان فحاش يا فاحش يا بدعمل هم توفيق انجام نماز را ندارد. اين اولين فايده‌اي كه قرآن كريم براي نماز ذكر مي‌كند و فايده اخلاقي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، همه اين منابع را در سوره مباركه معارج مي‌توانيد بيابيد اين سوره معارج در مكه نازل شده سخن از زكوة فقهي نبوده، چون زكوة فقهي مصطلح در مدينه واجب شده، ولي سوره مباركه معارج كه سوره مكّي است فرمود :«اِنَّ الانسانَ خُلِقَ هَلُوعاً اِذا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعاً وَ اِذا مَسَّهُ الخَيْرُ مَنُوعاً اِلاّ المُصَلّين» اين هلوع بودن، جزوع بودن،بي قرار بودن، منّاع خير بودن، خير و بركات را براي خود خواستن، خير را توسعه ندادن، شرح صدر نداشتن، جزع را تحمل نكردن و خير را براي ديگران طلب نكردن، اينها جزء رذايل اخلاقي است كه هر بخشي براي خود آثار سوء آن بخش را دارد. بخش مربوط به تورم و احتكار و گراني، تطفيف و كم فروشي و بخشي هم در مسائل سياسي است كه اگر يك حادثه تلخي آمد به گروه‌هاي ديگر وابسته مي‌شود، جزع مي‌كند، بي صبري نشان مي‌دهد. اگر همه اينها تحليل شود تمام رذايل اخلاقي و اجتماعي مانند آن از آن استنباط مي‌شود. فرمود انسان طبيعتاً اين چنين است، گرچه فطرتاً موحد است، فطرت انسان البته حق‌خواه و حق‌طلب است كه «فِطْرَةَ اللهِ الَّتي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها لا تَبديلَ لِخَلْقِ اللهِ» اما طبيعت انسان كه «اِنّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طينٍ» مبتلا به رذايل اخلاقي است اين جنبه «طين لاذب» بدون «حَمأمَسْنُون» بودن،«سلسال» بودن و امثال ذلك اين رذايل طبيعت و ماده را به همراه دارد. بنابراين انسان طبعاً هلوع است گرچه فطرتاً موحد و خيرخواه.

نماز به انسان مي‌گويد حقوق ديگران را نگير، بلكه با خدا رابطه پيدا كن، و وقتي با خدا رابطه پيدا كردي رزق را از او مي‌طلبي و اين «نعبد»گفتن و متكلم مع الغير آوردن و دعاها را به صورت متكلم مع الغير ذكر كردن و خير ديگران را خواستن و ديگران را در خير خود سهيم دانستن ايجاب مي‌كند كه انسان در مسائل اقتصادي هم ديگران را فراموش نكند.

اين ديني كه دستور مي‌دهد در سحرها برخيز و چهل مؤمن را لااقل دعا كن، دستور روز هم اين است كه حداقل چهل مؤمن را دستگيري بكن، مشكلات چهل مؤمن را هم برطرف بكن. اين دستور شبانه براي تهذيب روزانه است. باري بسياري از فضايل اخلاقي را در سوره معارج به بركت نماز تبيين مي‌كند و بسياري از رذايل اخلاقي را به بركت نماز مي‌زدايد، فرمود اينها كساني هستندكه تن به تباهي نمي‌دهند و از زهد معنوي برخوردارند.

فايده ديگري كه ذات اقدس الله براي نماز ذكر مي‌كند در سوره مباركه حمد بيان شده است: اين كه بگوييد «ِايّاكَ نَعْبُدُ و اِيّاكَ نَسْتَعين» اما راه استعانت را هم مشخص كرده است. فرمود:«وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة ...» شما اگر بخواهيد از مدد غيبي برخوردار باشيد به وسيله نماز از خدا استعانت كنيد. خدايي كه خير معين است و خير معاون، به اعانت شما توجه مي‌كند، پس نماز بهترين رابط است بين خلق و خالق و عبد و مولي كه از اين راه فيض مولي به خلق و عبد برسد از اين جهت فرمود:«وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ اِنَّها لَكَبيرَةٌ اِلاّ عَلَي الخاشِعينَ»

منبع:نماز زيباترين جلوه‌ نيايش، ص 19 



سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 21:14 ::  نويسنده : کامران مومن زاده


آثار نماز نخواندن

خشم خداى متعال

۱ ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر كس نمازى را نخواند، خداوند را مى بیند كه

بر او خشمناك است.

تباه شدن عمل

۲ ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر كس نماز را از روى قصد ترك كند، خداوند

عملش را تباه مى كند[۱].

۳ ـ زراره: از امام صادق درباره این گفته خداى جلّ جلاله پرسیدم : «هر كس به

(اركان) ایمان كفر ورزد، بى گمان عملش تباه است» ، فرمود: ترك كردن كارى كه

بدان اقرار دارد كه از آن جمله، ترك نماز بى هیچ بیمارى و گرفتارى است.

كفر

۴ ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هركس نماز را عمداً ترك كند، آشكارا كفر

ورزیده است[۲].

۵ ـ پیمان میان ما و آنان، نماز است . پس هر كس آن را ترك كند ، كافر شده است.

۶ ـ كسى كه نماز نمى گزارد، دین ندارد.

۷ ـ كسى كه نماز نمى گزارد، بهره اى از دین ندارد[۳].

۸ ـ (مرز) میان كفر و ایمان ، جز ترك نماز نیست.

۹ ـ (مرز) میان بنده و كفر، ترك نماز است.

۱۰ ـ هركس نماز را ترك كند و به پاداش آن امید نورزد و از عذابش نهراسد، اهمیت

نمى دهم كه یهودى، مسیحى و یا مجوس بمیرد.

۱۱ ـ میان مسلمان و كفر ، جز این نیست كه نماز واجب را از روى قصد ترك كند و یا

به جهت سبك شمردن آن را نخواند.

۱۲ ـ امام صادق علیه السّلام : مردى نزد پیامبر آمد و گفت: اى پیامبر خدا، مرا

سفارش كن. فرمود: نماز را از روى قصد وامگذار كه هر كس آن را از روى قصد ترك

كند، دین اسلام از او وا رهیده است. (مسلمان نیست)[۴].

۱۳ ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله ـ در سفارش به معاذ ـ : هرگز نماز واجب را از

روى قصد ترك مكن ، كه هر كس نماز واجب را از روى قصد ترك كند، خداوند تعهدى

دربرابر او ندارد[۵].

۱۴ ـ امام صادق علیه السّلام ـ به كسى كه از گناهان بزرگ پرسیده بود ـ فرمود:

ترك كردن نماز از روى قصد یا هر آنچه خداى جلّ جلاله واجب كرده است؛ زیرا

پیامبرخدا صلّى الله علیه و آله فرمود: هر كس نماز را از روى قصد ترك كند ، از

پیمان خداوند جلّ جلاله و پیمان پیامبرش ، بیرون رفته است.

۱۵ ـ امام علىّ علیه السّلام : تفاوت میان مؤمن و كافر، نماز است . پس هر كس

آن را ترك كند و ادعاى ایمان كند، عملش او را تكذیب مى كند و گواهى از خودش بر

خود اوست.

۱۶ ـ امام صادق علیه السّلام ـ در پاسخ به این پرسش : چگونه زناكار را كافر نمى

نامید و ترك كننده نماز را كافر مى نامید و دلیل آن چیست؟ ـ فرمود: چون زناكار و

مانند آن، به جهت غلبه شهوت آن را انجام مى دهد و ترك كننده نماز فقط از روى

سبك شمردن ، آن را ترك مى كند.

--------------------------------------------------------------------------------

(۱) در صحیح بخارى وسنن نسایى ومسندابن حنبل چنین آمده است: «هركس

نماز عصر را ترك كند...».

(۲) در عوالى اللآلى قید «آشكارا» نیست.

(۳) متن دعائم الاسلام چنین است: «كسى كه نماز را ترك كند نصیبى از اسلام

ندارد».

(۴) در الترغیب و الترهیب چنین آمده است: «از روى قصد نماز را ترك مكنید، كه هر

كس آن را از روى قصد ترك كند، از دین خارج شده است».

(۵) در المستدرك على الصحیحین در انتهاى حدیث افزوده است : «و پیامبرش نیز

تعهدى ندارد».
 



صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نماز و آدرس almobin.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 161
بازدید کل : 5095
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1